سه‌شنبه

مُردن به قطره (در باب فیلم «اعتصاب غذا»، بابی سندز و آن 9 نفر)

«فیلمی راجع‌به بابی سندز» این توضیح و پیش‌آگاهی تا چه میزان در دل شنونده جاذبه‌ای برای دیدن فیلم می‌آفریند؟ و تا چه میزان دافعه؟
برای مای سیاست‌زده و سیاست‌گریز و سیاست‌باخته، این توضیح –به‌زعم نگارنده- یادآور فیلم‌های شعاری و انقلابی‌ست راجع‌به چهره‌های شاخص و برجسته‌ی سیاسی در برهه‌ای تاریخی، كه در دل كمتر كسی شوق دیدن می‌آفریند، فیلم‌هایی با جانبداری تندوتیز از یك ایدئولوژی و یا تاختن به ایدئولوژی رقیب.
خوش‌تر آن است كه مخاطبِ این پیش‌آگاهی، به پیش‌فرض‌هاش بی‌اعتنا باشد و به‌پای دیدن این فیلم بنشیند تا با دیدنِ آن شاهد باشد كه چه‌طور می‌تواند فیلمی ساخته شود راجع‌به یك چهره‌ای انقلابی كه دست به كاری بسیار بزرگ زد (هرچند دلیل و انگیزه‌ی رفتن به استقبال این كار بزرگ و رنج بزرگ -كه لحظه‌به‌لحظه تحمل این رنج فرساینده محتاج ِ حفظ كردن انگیزه‌ای بسیار بزرگ و قوی است- به‌فرجام مطلوب نرسید و حكومت انگلیس هنوز آن‌ها را مشتی تروریست می‌داند و هنوز معتقد است كه در انگلیس زندانی سیاسی وجود ندارد*).
.
بابي سندز
.
ما، سال‌ها قبل (1981/1360)، نام بابی سندز را بسیار شنیدیم، بسیار بسیار، خیابانی در جایی بخصوص (جنب سفارت انگلیس) به‌نامش داریم، عكس و پوستر بسیاری در آن سال‌ها از او چاپ شد و نصب شد و ما دیدیم، در سخنرانی‌های آتشین، از هر ایدئولوژی، بارها نامش در كلام سخنران آمد، فیلم‌های بسیاری با محوریت مبارزان ایرلندی نشانمان دادند، شعر برایش سرودند**، و پس ‌از آن دیگر نامش را ندیدیم و نشنیدیم و نخواندیم مگر چندباری كه خیرش به عده‌ای می‌رسید. اما در آن سال‌ها، در آن سال‌های پرشور، حتا یك‌بار یك نفر نیامد بگوید كه بابی سندز در این كار بسیار بزرگ تنها نبوده*** و 9 نفر دیگر نیز همچون او دست به این كار بزرگ زدند و جان آن‌ها نیز به‌اندازه‌ی جان بابی ارزش و اهمیت داشته و آن‌ها هم مثل بابی در حفظ انگیزه‌ی خود در مدت اعتصاب‌غذا احتیاج به نیرویی بسیار زیاد داشتند، در مدتی كه لحظه‌به‌لحظه نیروی حیات خود را از دست می‌دادند، نیروی جسمی و نیروی روانی و نیروی حفظ تصمیمی چالش‌برانگیزشان را. رشته‌كوه قلّه می‌خواهد و مبارزه، قهرمان. شاید یك قهرمان مؤثرتر از چند قهرمان بود، شاید، و عدالت تاریخی مورد ادعا و مورد تأكید و تأیید همگان، همیشه خواهان ندارد! البته ارزش و اهمیت بابی سندز به‌عنوان شروع‌كننده‌یی كه تا آخر ایستاد (قبل از او چند نفر شروع كرده بودند اما در میانه‌ی را پا پَس كشیده بودند.) ارزش و اهمیت یكّه و یگانه‌ای دارد، اما این ارزش ویژه نباید باعث نادیده گرفتن سایرین باشد، كسانی كه كارشان به اندازه‌ی كار او اهمیت داشته و ادامه‌ی پروژه‌ی اعتصاب‌غذا باعث استحكام و تأثیرگذاری بیشتر كار بابی سندز شده است.
.


اعتصاب‌غذا از نمای اول و سكانس اول به مای تماشاگر می‌گوید كه برای فهم و شعور و درك ما از مدیوم سینما و اثر هنری و زیبایی‌شناسی ارزش و احترام قائل است و با زیاده‌گویی و عریان‌گویی قصد ندارد چیزی را حالی ِ ما بكند.
فیلم خشونت‌آمیز است، صحنه‌های شكنجه‌ی بسیاربسیار وحشیانه‌ی مأموران زندان عمیقاً تأثیرگذار است و با دیدن این شكنجه‌های تكان‌دهنده است كه مقاومت مبارزان چشم‌گیرتر و بزرگ‌تر می‌شود. این زندان انتهای جهان است، مگر در رؤیای بابی در پایانی فیلم كه در نوجوانی‌اش سر از جایی درمی‌آورد كه قبلاً گفته زیباترین جای ایرلند است و چهره‌ی رضایت‌مند او –آخرین نمایی كه او هنوز زنده است (كه در واقعیت مقارن است با ساعت یك و هفده دقیقه‌ی بامداد پنجم مِی 1981)- می‌گوید كه از كرده‌ی خود راضی بوده، حتا وقتی نشان چندانی از حیات در او دیده نمی‌شود) این زندان بسیار پُررعب و وحشت است (چه در سكوت‌های زیادش، چه در صداهای پژواك‌دارَش) و در آن مأمورانی كار می‌كنند كه آرامش‌بخش‌ترین لحظه‌شان موقعی است كه دارند دست‌های زخمی‌شان از كتك‌زدن زندانی‌ها را در آب ولرم استراحت می‌دهند.

.

.پدر مورَن (ليام كانينگهام) و بابي (مايكل فاسبندر)
.
.
.استيو مك‌كويين - كارگردان

.
برای سكانس گفت‌وگوی بسیار مفصل بابی و كشیش در دوسوی میز، كارگردان فیلم – استیو مك‌كویین- حتماً در مرحله‌ی نوشتن فیلمنامه باید نقشه‌ی بسیار خوبی براش كشیده باشد تا پای چنین خطری برود. فیلمی 96 دقیقه‌ای كه23 دقیق‌ی آن گفت‌وگویی دونفره است (نمای اول این سكانس 17 دقیقه طول می‌كشد.) این گفت‌وگوی ظاهراً آرام، درونی بسیار پرالتهاب دارد. بابی برنامه‌اش را برای اعتصاب‌غذای نامحدود و بازگشت‌ناپذیر اعلام می‌كند و كشیش نیز، همچنان كه انتظار می‌رود، سعی می‌كند از هر راهی كه ممكن است عقیده‌ی او را عوض كند، این ناشی از تفاوت بسیار عمیق دیدگاه این‌دو است كه هر دو به دنبال یك هدف‌اند، «هردو كاتولیك هستیم و هردو جمهوری‌خواه» ‌اما، راه این كجا و راه آن كجا!

بعدازتحریر: تهیه‌كننده اعتصاب‌غذا شبكه‌ی چهار تلویزیون دولتی انگلیس است، یعنی شبكه چهار تلویزیون دشمن بابی سندز، باور كنيد!
.

سه تن از رفتگان در اعتصاب غذا: بابي سندر، پتسي اوهارا، جو مك‌دانل


این هم نام و نشان 10نفر رفتگانِ در اعتصاب‌غذا و اطلاعات اولیه راجع‌به اعتصابشان (با سپاس از دوست نازنینم رامین مستقیم كه این اطلاعات را برایم دست‌وپا كرد.)


strike are as follows
Name Strike started Date of death Length of strike
Bobby Sands 1 March 5 May 66 days
Francis Hughes 15 March 12 May 59 days
Raymond McCreesh 22 March 21 May 61 days
Patsy O’Hara 22 March 21 May 61 days
Joe McDonnell 8 May 8 July 61 days
Martin Hurson 28 May 13 July 46 days
Kevin Lynch 23 May 1 August 71 days
Kieran Doherty 22 May 2 August 73 days
Thomas McElwee 8 June 8 August 62 days
Michael Devine 22 June 20 August 60 days

* ادعایی كه چندان بی‌راه نیست، از آنان اعمال تروریستی زیادی سر زده كه در جنگی نابرابر حق خودشان دانسته‌اند برای احقاق حقشان. صدای مارگارت تاچر در فیلم شنیده می‌شود كه: «ما موافق نیستیم كه حقوق سیاسی وجود دارد!» و «چیزی به‌نام جنایت سیاسی و بمب‌گذاری سیاسی و خشونت سیاسی وجود ندارد، تنها جنایت و بمب‌گذاری و خشونت وجود دارد!»

** شهادت شمع
(برای بابی ساندز)
قطره قطره مُردن
و شب جمع را به سحر آوردن
خاموشانه زیستن
روشنانه مردن
مردن با لبخند
و پایان بخشیدن به دودِ تردیدی تاریخی
«بودن یا نبودن»؟
سیاوُش كسرایی

*** این «حتا یك بار» ‌اغراق و مبالغه است، من به‌طور قطع نمی‌توانم چنین ادعایی بكنم اما این‌طور به‌نظرم می‌آید.

۲ نظر:

روشنک گفت...

دارید رؤیت می شوید !.. از فیلتر درآمدید .. خوشحال شدم .. اما آخرین کامنت من در دو پست قبلی شما ناپدید شده !..انگار فیلتر چی ها بدون ناپدیدشدنش به از فیلتر درآوردن شما رضایت نداده اند .. هه هه ..

يوريك كريم‌مسيحی گفت...

روشنك عزيز، هم فيلتر شدنم را تو خبر دادي هم از فيلتر درآمدنم را، از اين بابت خوشحالم، اما متأسفم كه كامنت تو ناپديد شده. به ضعيف شدنِ چشم ناپديد كنندگان(!) برام دوباره بفرست