آنچه در نجات « پونِت» از اينكه فيلمي با احساسات رقيقه شود كارگرداني هوشمندانه و سنجيدهي «ژاك دوييون» است كه با هوشياري از افتادن در مهلكهي اشك و آه گريخته است، اما نجات اصلي و در اصل برگ برندهي فيلم، كه آن را تبديل به شمايل ميكند، حضور تعيينكنندهي «ويكتوئار تيوزول» است در نقش پونِت. بازي او را نميشود توصيف كرد، نه چون قابل توصيف نيست (كه البته توصيف آن كار هركسي هم نيست.) بلكه چون باوركردني نيست!
«ويكتوئار تيوزول» داراي هوش خارقالعادهاي است و داراي دركي عميق از بازيگري و مسايل فنيِ سينما (گفتم باورتان نميشود!) «ويكتوئار» چهار ساله نهتنها ديالوگهايش را بسيار درست و با احساسِ متناسب با نقشي كه دارد بيان ميكند، و نه تنها احساساتش مثل گردويي كه در دستش باشد تحت كنترلش است، بلكه همهي دستورات پيچيده و پرشمار كارگردان را هم بهخوبي و دقيق و درست اجرا كرده است. در دستوراتي كه بايد ايجا بايستد و فلان كار را بكند و همزمان فلان حرف را بزند و وقتي به فلان كلمه رسيد راه بيفتد برود جلوي نرده و موقع رفتن فلان حركت را بكند و فلان كلمه را بگويد و در تمام اين لحظهها بايد حس بچهاي كه مادرش را از دست داده را هم داشته باشد!اينها كه گفتم «ويكتوئار» چهار ساله ميكند، با چهرهاي آسماني و جذاب، با دستي كه از اول تا آخر فيلم، بهخاطر شكستگي، در گچ است، و گونههاي عموماً مرطوب از اشك، و چشمان بيمانندش كه سنگدلترين آدمها را هم خلعسلاح ميكند. نتيجهي اين بازي خيرهكننده و برهمزنندهي معادلات بازيگري، جايزهي بهترين بازيگر نقش اول زن در «جشنوارهي ونيز» 1996 بوده. انگار هنوز گاهي جايزهها را عادلانه، شجاعانه، درست و بهجا ميدهند. (بهجاست بگويم كه تقريباً همه بچههاي پرشمار فيلم چنين توانايي بيمانندي را دارند، ولي عرصه براي ويكتوئارِ بيمانند فراهم بوده، يعني بهترينشان.)
۳ نظر:
ممنون از این مطلب .من این فیلم رو 2 بار دیدم ولی خیلی گریه کردم
منم دوست داشتم این فیلم رو و این دخترک نازنین را
man ein film ro chan bar dideham va baz ham dost daram ein film ro bebinam dar nazare avale mozoee film khily sade ast valy bazy dokhtar bache vagheaan adamo tate tasir gharar mide
ارسال یک نظر