یکشنبه

كدام؟ (شير يا خط؟)

سن و سال شما هرچه باشد فرقي نمي‌كند! چه سال‌هاي دور را به‌ياد داشته باشيد، چه سن شما زير30 باشد، مي‌دانيد كه تا پيش از انقلاب 57 سكه‌هايي كه مردم در زندگي روزمره از آن استفاده مي‌كردند، چه براي خريد كردن، چه براي قماربازي، چه براي انتخاب پنجاه‌درصد از چيزي، يك‌طرفش شيري بود شمشير‌به‌دست كه خورشيدي از پشتش طلوع كرده بود و طرف ديگرش عددي. 1ريالي و 10ريالي «خط»ي مي‌ساختند و ساير عددها (2ريالي و 5ريالي و در سال‌هاي نزديك به 57، 20ريالي، و در سال‌هاي خيلي دور 50ديناري!) باز «خط» به‌حساب مي‌آمدند، چرا كه «خط‌نگاره» بودند، اما معيار همان 1 بود، چه صفر جلوي آن باشد، چه نباشد.
از سال 57 به‌بعد شير شمشير‌به‌دست و خورشيد بر پشت، (بي‌‌اين‌كه به دودمان پهلوي مربوط باشد) در سكه‌هاي ضرب جديد، جايش را داد به شكل‌هاي ديگر، اما نامش همچنان باقي ماند، چه در فيلم‌ها و سريال‌ها كه مي‌خواهند نيمي از چيزي را انتخاب كنند، چه در مسابقات فوتبال (ايراني و خارجي) كه گزارشگر مي‌گويد «حالا داور شيرياخط ميندازه! (گاهي هم شيروخط!)»، چه در فيلم‌هاي خارجي (مثلاً در فيلمي گنگستري محصول آمريكا بچه‌ها با سكه‌ي 10سنتي «شيرياخط» بازي مي‌كنند!)، چه در زندگي روزمره‌ي ما مردمان...نه، اين «شيرياخط» از ميدان به‌در نمي‌رود!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.نوشتههایتان را خواندم.در مورد عتائ و دو قدم مانده به صبح کمی تند رفته اید. بحث تعارف و ریاکاریِ حاکم بر مناسباتِ اجتماعی فضایی برای استنشاق هوای سالم باقی نگذاشته است اما در همه جای جهان مجری برای خطاب بینندگانش به واژههایی پناه میبرد که به تعبیری میتوانند تعارف باشند.

يوريك كريم‌مسيحی گفت...

دوستِ ناشناسِ عزيز!
شما كه با من همعقيده‌ايد (بحث تعارف و ریاکاریِ حاکم بر مناسباتِ اجتماعی فضایی برای استنشاق هوای سالم باقی نگذاشته است.) پس كجا تند رفته‌ام؟ بعلاوه من خيال نمي‌كنم در همه جاي جهان مجريان تلويزيوني از خودشان چنين رفتارهاي فريبكارانه‌اي نشان بدهند، كه اگر هم چنين باشد معنيش اين نيست كه ما رفتار آن‌ها را سرمشق قرار دهيم.

ناشناس گفت...

شیر یا خط .. صفر یا یک .. سیاه یا سفید .. همه یا هیچ .. اینها همیشه برای ایرانیان جذابیت دارند و خواهند داشت !..

ولی جدای از جنبه سمبولیک بودن مسئله ..از نظر زیبایی شناسی در شیر یا خط لطفیست که در هیچ کدام از اشکالی که بعدها مد شد و آمد نیست .. ;o ) ..

يوريك كريم‌مسيحی گفت...

روشنكِ عزيز، موافقم. سمبول‌ها براساس ميزان پذيرش مردم هر جامعه شكل مي‌گرد و عمر مي‌كند. به‌زورِ پس‌گردني نه مي‌توان مقبوليت واقعي را ازبين برد نه مي‌توان مقبوليت ناموجود را غالب كرد.